سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مذهبی - با ولایت
خدایا! . . . در دیده ام نور و در دینم بینش بنه . [امام صادق علیه السلام]

عجب بدفهمی و تفسیر به رای بعضی ها دردسر شده واسه ما ! تا میای صحبت کنی میگن «لا اکراه فی الدین» (هیچ اکراهی در دین نیست) که در اصل یعنی هرچی تو بگی پر !

همونطور که میدونیم قرآن را باید معصوم تفسیر کنه . ببینیم نظر معصوم(ع) درمورد این آیه چیه :

امام صادق(ع) می‏فرمایند : لا اکراه فی الدین یعنی لا تکرهوا فی الدین ؛
خب این یعنی چی ؟
یعنی هیچ امر اکراهی در دین نیست . حتی اعدام و سنگسار و ارتداد !

این نظر امام صادق(ع) بود ؛ اگه خواستید نظرتونو در برابر ایشان علم کنید ، خود دانید!



 
نویسنده: مهدی حامدی |  چهارشنبه 87 بهمن 2  ساعت 4:56 عصر 

بسم الله الرحمن الرحیم
اخیرا
در یکی از پست های وبلاگ نظراتی در مورد عدم نیاز به حکومت اسلامی و تکیه به آراء مردم داشتم که بهتر دیدم در یک یادداشت جداگانه به اون جواب بدم تا هم بحث منحرف نشه و هم دیگران تو بحث شریک بشن. البته به صورت مختصر در زیر نظرات پاسخ داده شد. قصد داشتم یک دوره در مورد لزوم حکومت بنویسم ولی فکر میکنم لزوم حکومت برای کسی جای سوال نباشه (البته کمبود وقت و امتحانات هم مزید بر علت شد) بنابراین بهتر دیدم به شبهات مطروحه در این زمینه پاسخ بدم:

- رفراندوم هم یعنی دنبال یار گشتن...
بگردید تا ببینیم پیدا می شود یا خیر...؟!
مولای عزیز ما دنبال یار گشت و حکومت غصبی رو نخواست...
یعنی شایستگی برای حکومت لازمه و نه کافی . مردم باید تعیین کنند که حاکم کیست و گرنه چون پسر بزرگوارش حسین (ع)می جنگید حتی با 72 یار. حسین (ع) هم اگر مجبور به بیعت نمی شد نمی جنگید چنانچه به قصد جنگ هم حج رو رها نکرد....
- رفراندوم یعنی اثبات مقبولیت تفکری در بین مردم نه اثبات مشروعیت آن.
همانطور که فرمودید شایستگی شرط لازم برای حکومت است (که حکومت اسلامی از شایستگی برخوردار است) میماند مقبولیت که در گرو خواست مردم است. مقبولیت فقط به حکومت دینى عینیت میبخشد، زیرا حاکم دینى حق استفاده از زور براى تحمیل حاکمیت خویش را ندارد.در مورد جمهوری اسلامی ما مردم با نود و هشت درصد مقبولیت آنرا تضمین کردند.
کوتاهنگری است اگر جنگ در کربلا را به دعوا بر سر حکومت محدود کنیم ؛ هدف اصلی امام حسین(ع) در این جنگ رسوا کردن جریان باطل بود که به آن هدف رسید . برای همین ما شهدای کربلا را پیروز واقعه میدانیم با اینکه به بدترین وضع کشته شدند...
در بینش دینى حق حاکمیت از آنِ خداست، همه چیز مملوک اوست. هیچ کس حق تصرف در چیزى را مگر با اجازه خدا ندارد، حاکمیت بر مردم در صورتى مشروع است که با اذن خدا باشد. پس حاکمیت حق مردم نیست، تا بخواهند آن را به کسى واگذار کنند یا کسى را وکیل نمایند.

ادامه مطلب...

 

نویسنده: مهدی حامدی |  شنبه 87 دی 21  ساعت 4:43 عصر 



بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خـاتـم  ز  قحـط  آب  سلیـمان  کربـلا



 
نویسنده: مهدی حامدی |  یکشنبه 87 دی 15  ساعت 2:30 عصر 

بسم الله
... و تو ، ای آن که در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون ، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت ، پای به سیاره زمین نهاده ای ، نومید مشو ، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حَصینِ لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان ، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی... یاران! شتاب کنید ، قافله در راه است . می گویند که گناهکاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهکاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند ...

معمولا بنا ندارم پست های تبریک و تسلیتی و از این قبیل تو وبلاگ داشته باشم اما این بار دیگه طاقتم تموم شده . پیام اخیر آقا هم خون به دل ما کرده :

همه‌ مجاهدان فلسطین و همه مؤمنان دنیای اسلام به هر نحو ممکن موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بی‌دفاع غزه‌اند و هرکس در این دفاع‌ مشروع و مقدس کشته شود شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و اُحد در محضر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ محشور شود.

 وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد
نوشتن و جنبش و امثالهم را برای غزه کافی نمیدونم و فکر میکنم بیشتر به بازی شبیه باشه تا حرکتی تاثیرگزار. ما که دستمان به جایی نمیرسه بهتره دنبال باز شدن باب جهاد و قدرت نمایی از نوع شهادت طلبی باشیم. در آستانه عاشورای حسینی محضر ولی الله عرضه میدارم :

یا سید علی ما منتظر حکم جهادیم

ما منتظریم تا محرم گردد     هنگامه امتحان فراهم گردد

لبیک گویان بسم الله !
اکنون هنگام آن است که در قافله امام ، صف اصحاب عاشورایی از فرصت طلبان ابن الوقت و بادگرایان جدا شود...



 
نویسنده: مهدی حامدی |  چهارشنبه 87 دی 11  ساعت 11:50 صبح 

نه عجب اگر در شهر کوران خورشید را دشنام بدهند و تاریکی را پرستش کنند !
آه از سرخی شفقی که روز را به شب می رساند و آه از دهر آنگاه که بر مراد سِفلگان می چرخد !

اینچنین بود که آن هجرت عظیم در راه حق آغاز شد  قافله عشق روی به راه نهاد . آری آن قافله ، قافله عشق است و این راه ، راهی فراخور هر مهاجر در همه تاریخ . هجرت مقدمه جهاد است و مردان حق را هرگز سزاوار نیست که راهی جز این در پیش گیرند ؛ مردان حق را سزاوار نیست که سرو سامان اختیار کنند و دل به حیات دنیا خوش دارند آنگاه که حق درزمین مغفول است و جُهال و فُساق و قداره بندها بر آن حکومت می رانند .

ای تشنگان کوثر ولایت! بیایید ... من سرچشمه را یافته ام . وا اسفا! باطن قبله را رها کرده اید و بر گرد دیوارهایی سنگی می چرخید ؟ بیایید ... باطن قبله اینجاست . به خدا ، اگر نبود که خداوند خود اینچنین خواسته ، می دیدی کعبه را که به طواف امام آمده است و حجرالاسود را می دیدی که با او بیعت می کند . مگر نه اینکه انسان کامل ، غایت تکامل عالم است ؟  آیا می توان با یزید دست بیعت داد و باز هم به جانب قبله نماز گزارد ؟

خدایا ، چگونه ممکن است که تو این باب رحمت خاص را تنها بر آنان گشوده باشی که در شب هشتم ذی الحجه سال شصتم هجری مخاطب امام بوده اند ،‌ و دیگران را از این دعوت محروم خواسته باشی ؟ آنان را می گویم که عرصه حیاتشان عصری دیگر از تاریخ کره ارض است . هیهات ما ذلک الظن بک ـ ما را از فضل تو گمان دیگری است . پس چه جای تردید؟ راهی که آن قافله عشق پای در آن نهاد راه تاریخ است و آن بانگ الرحیل هر صبح در همه جا بر می خیزد. واگر نه ، این راحلان قافله عشق ، بعد از هزار و سیصد چهل و چند سال به کدام دعوت است که لبیک گفته اند ؟
الرحیل ! الرحیل !

... و تو ، ای آن که در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون ، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت ، پای به سیاره زمین نهاده ای ، نومید مشو ، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حَصینِ لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان ، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی... یاران! شتاب کنید ، قافله در راه است . می گویند که گناهکاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهکاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند . آدم نیز در این قافله ملازم رکاب حسین است ، که او سرسلسله خیل پشیمانان است ، و اگر نبود باب توبه ای که خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است ، آدم نیز دهشت زده و رها شده و سرگردان ، در این برهوت گمگشتگی وا می ماند .
بگذار راه را واضح تر بنمایانم ! اینک مسلم امام زمان را دریاب ...



 
نویسنده: مهدی حامدی |  دوشنبه 87 آذر 18  ساعت 12:24 عصر 

بسم الله الرحمن الرحیم
بلاخره بعد از یه مدت تقریبا طولانی (حدود بیست روز) که دسترسی به اینترنت نداشتم امروز قسمت شد بیام. دلم برای وبلاگ و دوستان  تنگ شده بود . از همه ی دوستانی که اظهار لطف کردند ( اینوری و اونوری ! ) هم ممنونم . انشاالله از چند روز دیگه به طور مستمر مثل سابق ادامه میدم. فدای همه‏ی فداییان ولایت .

رابطه پنهانی با آمریکا به روایت قرآن !

فتری الذین فی قلوبهم مرض یسارعون فیهم
(( آن کسانی که در دلهایشان بیماری است میبینی در میان جبهه دشمنان دین می شتابند ))
اگر بپرسی چرا اینقدر با دشمن دین و با کسی که میدانی ضد دین است میسازی و چرا با آنها ضدیت که نمیکنی هیچ ؛ دوستی هم به خرج میدهی ، در جوابت چنین میگویند :
یقولون نخشی ان تصیبنا دائره
(( میگویند میترسیم برایمان دردسر و اسباب زحمت درست شود.))
ببینید چه کلمان آشنایی است ! خدا در جواب اینها می فرماید :
فعسی الله ان یاتی بالفتح اوامر من عنده
((امید است که خدا پیروزی را نصیب جبهه مومن کند یا حادثه ای را از پیش خود به سود آنها پدید آورد ))
و وقتی این کار شود ،
 فیصبحوا علی ما اسروا فی انفسهم نادمین
((آن وقت این بدبخت هایی که با آنها ساخته بودند پشیمان شوند.))
رو سیاه شوند ، بگویند دیدی چه غلطی کردیم ؟! اگر میدانستیم جبهه مومن این طور پیروزمند و نیرومند خواهد شد ، با دشمن دین و دشمن خدا نمی ساختیم  ، خودمان را بی آبرو نمیکردیم . بعد از اینکه خودشان را مفتضح کردند و با دشمنان ساختند .
و یقول الذین آمنوا اهولاء الذین اقسموا بالله جهد ایمانهم انهم لمعکم
آن کسانی که ایمان آوردند می گویند : مومنین همین ها بودند ؛ این چهره های خوش ظاهر و موجه با سوگندهای غلاظ و شداد قسم میخوردند که ما با شما هستیم و هر وقت با آنها حرف می زدیم یا چیزی می گفتیم ، می گفتند : ما با شما هم عقیده هستیم ، ما هم با شما اختلافی نداریم ، ما هم همین حرفی را که شما میزنید ، میزنیم . در مقام بیان اینطور با آدم حرف می زدند ، اما بعد معلوم شد که دلهای چرکین و سیاه و نفاق آمیز داشتند .  آن روز مومنین میگویند عجب است که چه قسمی می خوردند ، اینها همانها هستند !
اهولاء الذین اقسموا بالله جهد ایمانهم
(( آنها همینها هستند ؛ که به خدا سوگندهای سخت و غلیظ می خوردند ))
انهم لمعکم قسم میخوردند که با شما هستیم و با شما هم عقیده و همفکریم.
حبطت اعمالهم فاصبحوا خاسرین
(( پوچ و بیهوده و نابود شد کارهایی که کرده بودند و سخت زیانکار شدند.))

بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری / رمضان 1353 / مسجد امام حسن مجتبی (ع)



 
نویسنده: مهدی حامدی |  یکشنبه 87 مهر 28  ساعت 7:2 عصر 

بسم رب ام المومنین (س)
ایام رحلت جانگداز حضرت خدیجه کبری(س) را به محضر امام عصر(عج) و نائب بر حقش و به همه ی شما عزیزان تسلیت عرض میکنم . فکر میکنم ذکر چند نمونه از مقامات آن بزرگوار خالی از لطف نباشه :
هر چند حضرت خدیجه (س) نخستین ام المومنین است که در قرآن به عنوان یکی از زنان پیامبر (ص) مورد توجه است به طور شخصی نیز در سوره«ضحی» آیه هشتم به نام و اوصاف او اشاره گردیده است:
« وجدک عائلا فاغنی »
اینکه نام او در آدرس مذکور در قرآن مورد عنایت قرار گرفته در تفسیر های عامه و خاصه و روایات اهل بیت آمده است و تصریح کرده اند که مراد از «بی نیاز ساختن پیامبر(ص) » مال و بخشش خدیجه بود که همه را در طبق اخلاص گداشته و برای پیشرفت دین مبین اسلام در اختیار پیامبر (ص) قرار داد .
خدیجه از نظر ایمان و عقیده به جایی رسیده بود که خدا و پیامبر و ملائکه او را دوست داشتند و بر ایمان او مباهات می کردند و او را افضل زنان پیامبر و جز برترین زنان عالم و جهان معرفی می نمودند.
خدیجه زنی است که پیامبر خدا در حق او می گوید: ای خدیجه خداوند متعال هر روز به وجود تو چندین بار به ملائکه اش مباهات می کند.



 
نویسنده: مهدی حامدی |  جمعه 87 شهریور 22  ساعت 4:3 عصر 
   1   2   3   4      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شکست اخلاق
و علی البرجام السلام!
نشان وابستگی..
جریان انحرافی
اهداف پنهان
تحریم صداقت..
صندوق ها شفاف اند؛ عینک مان را تمیز کنیم!
تحریم جدید..
شیطان بزرگ
اظهارات سخیف نجفقلی حبیبی درباره ی عاشورا
آقای هاشمی برایتان نگرانم..
سخنی از سر دلسوزی با جریان شیرازی ها
نکته ای در باب سبد کالا
رابطه با روسیه..
نکته ای در باب تسخیر لانه ی جاسوسی
[همه عناوین(166)]